جدول جو
جدول جو

معنی تازه کندی - جستجوی لغت در جدول جو

تازه کندی
(زَ کَ)
دهی جزء دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر است که در 21هزارگزی جنوب ورزقان و 12500گزی شوسۀ تبریز به اهر واقع است. کوهستانی ومعتدل است و 321 تن سکنه دارد، شیعه، ترکی. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
نو کردن، احیا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه کاری
تصویر تازه کاری
تازه کردن کاری نو سازی تجدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاچه بندی
تصویر تاچه بندی
بستن تاچه، عدلبندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
((~. کَ دَ))
زنده کردن، بارونق کردن. تعمیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
Refreshing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
Refresh
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
rafraîchissant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
rafraîchir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
สดชื่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
verfrissend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
verversen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
menyegarkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
รีเฟรช
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
menyegarkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
refrescante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
ताजगी देने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
ताजगी लाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
מרענן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
refrescar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
refrescante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
rinfrescare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
rinfrescante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
refrescar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
刷新
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
清新的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
odświeżać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
orzeźwiający
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
оновлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
освіжаючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
auffrischen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
erfrischend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
обновлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تازه کننده
تصویر تازه کننده
освежающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
לרענן
دیکشنری فارسی به عبری